شیرین معاضد (فضیلت کلام )متولد 1324 تهران در یک خانواده
سیاسی از دوران دبیرستان با تشکیل هسته
مطالعاتی همراه
با رفیق مهرنوش ابراهیمی فعالیت اجتماعی و سیاسی خود را
آغاز میکنند
شیرین بعد از دانشسرای تربیت معلم تدریس در مدارس جنوب
تهران را انتخاب میکند
ضمن معلمی تحصیل در رشته جامعه شناسی دانشگاه را هم ادامه
میدهد
در سال 1346برای طی یک دوره رزمی از کشور خارج میشود
در مرداد 1351 در یک خانه تیمی به محاصره ماموران در می
ایند که خروج از این محاصره با پای زخمی و همراه با رفیق حمید اشرف ممکن میگردد
رفیق شیرین مسئولیت شاخه آذربایجان و انتشارات سازمان را به
عهده داشته روز ششم اردیبهشت 1353شیرین برای اجرای یک قرار رفته که رفقا متوجه
میشوند این قرار لو رفته و ماموران محل را محاصره کرده اند
رفیق مرضیه در تلاش برای اطلاع به شیرین خود را به محل
میرساند اما کار به درگیری کشیده میشود و رفیق شیرین در اخرین تلاش برای خوردن
سیانور موفق نمیشود
ماموران وی را مستقیم به کمیته مشترک ضد خرابکاری برده و
شکنجه را شروع میکنند
رفیق شیرین معاضد فدایی وار زیر شکنجه مقاومت کرده و با
وفاداری به آرمانهای مردمش زیر شکنجه جان میدهد
***برخی منابع رفیق شیرین معاضد را اولین زن
شهید زیر شکنجه در تاریخ معاصر نام برده اند****
حمید
اشرف اما چنان که از یادداشتهای به جا مانده و خاطرات برمیآید تحت هیچ شرایطی از
آنچه آرمان و شیوهٔ زندگی چریکی میخواند، کوتاه نمیآید. شیرین معاضد یکی از چهرههای
مشهوری که در طول زندگی کوتاهش در چند عملیات پی در پی حمید اشرف را همراهی کرده
بود، در یادداشتهای به جا ماندهاش از اول مرداد ۵۱ مینویسد، از روزی که محمد صفاری
آشتیانی پیش از رسیدن به خانه تیمی با پلیس درگیر میشود. او و اشرف از مهلکه جان
به در میبرند، اما هر دو زخمی و تیرخورده. معاضد مینویسد: «از آنجا که تجربهای
از تیر خوردن نداشتم، تصور کردم که دیگر قادر به راه رفتن نیستم، در این هنگام
رفیق مجروح (حمید اشرف) هم خودش را به من رساند و به تصور اینکه دیگر نمیتوانم
حرکت کنم، در حالی که گلنگدن مسلسل را میکشید، خود را آماده میکرد که در صورت
لزوم وظیفه چریکیاش را انجام دهد و نگذارد زنده به دست دشمن اسیر شوم. گرچه خود
نیز مسلح بودم و در صورتی که قادر به فرار نبودم چنین وظیفهای را انجام میدادم.
در این موقع رفیق از من پرسید: با مسلسل بزنمت یا میتونی فرار کنی؟»
http://www.iroon.com/irtn/photo/4157/
Geen opmerkingen:
Een reactie posten